ترجمه مقاله

باصبده

لغت‌نامه دهخدا

باصبده . [ ](اِخ ) در نزهةالقلوب بصورت باصبده آمده و ظاهراً همان بازبدی است ، از دیار بکر و ربیعه ، شهری وسط است . حاصلش غلات و پنبه و اندکی میوه باشد. حقوق دیوانیش بیست و چهار هزار و سیصد دینار است . (نزهةالقلوب چ لیدن جزء 3 ص 103). و رجوع به بازبدی و بازبداوی شود.
ترجمه مقاله