ترجمه مقاله

باصر

لغت‌نامه دهخدا

باصر. [ ص َ ] (ع اِ) جهاز گرد کوچک شتر، که سیبویه بدان تمثل جسته است . (تاج العروس ) (از اقرب الموارد). پالان خرد. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). ج ، بَواصِر. (ذیل اقرب الموارد).
ترجمه مقاله