ترجمه مقاله

باطسه

لغت‌نامه دهخدا

باطسه . [ طِ س َ ] (اِ) میدان و کشت . (آنندراج ). || مزرعه . جلگه . (ناظم الاطباء). و رجوع به باطیسه شود.
ترجمه مقاله