ترجمه مقاله

باغ محمودی

لغت‌نامه دهخدا

باغ محمودی . [ غ ِ م َ] (اِخ ) نام باغی به غزنین که در زمان سلاطین غزنوی محل نشاط و شراب آنان بوده است : امیر... بکوشک سپید رفت و آنجا نشاط کرد... سه روز و پس بباغ محمودی آمد و بنه ها آنجا آوردند و تا نیمه ٔ رجب آنجابود و از آنجا قصد قلعت غزنین کرد. (تاریخ بیهقی ص 409). روز سه شنبه بیستم جمادی الاخری بباغ محمودی رفت و نشاط شراب کرد. (تاریخ بیهقی چ غنی و فیاض ص 256).یازدهم جمادی الاخری در کوشک محمودی که سرای امارت است به غزنین مقام کرد و نیمه ٔ این ماه بباغ محمودی رفت و اسبان به مرغزار فرستادند. (همان کتاب ص 356). و رجوع به فهرست اعلام تاریخ بیهقی چ غنی و فیاض شود.
ترجمه مقاله