ترجمه مقاله

باقی

لغت‌نامه دهخدا

باقی . (اِخ ) نام قاضیی در ولایت قائن . محمد مفید مستوفی آرد: در سنه ٔ ست و خمسین و تسعمائة (956 هَ . ق .) در پنج قریه از ولایت قائن زلزله ٔعظیم وقوع یافت چنانچه سه هزار کس در زیر خاک مانده براه عدم شتافتند. مشهور است مولانا باقی قاضی آن ولایت در علم نجوم مهارت تمام داشته در یکی از قرای خمسه میبود. به اهل آن مکان خبر داد که احتیاط مقتضی آن است که از ده بیرون رفته در خانه ها توقف مکنید. مردم ده سخن او را مسموع نداشته ، قاضی با متعلقان بیرون رفته تا نصف شب در صحرا بود از سرما متأثر شده به مبالغه ٔ فرزندان به ده آمد و همان ساعت زلزله واقع شد و قاضی با همه ٔ فرزندان و متعلقان در زیر خاک مانده به عالم بقا رفتند. (از جامع مفیدی ص 839 و 840).
ترجمه مقاله