ترجمه مقاله

بالاطلب

لغت‌نامه دهخدا

بالاطلب . [ طَ ل َ ] (نف مرکب ) بلندی خواه . بالاجوی . که بالا جوید. ترقی خواه . برتری جوی . بالاطلبنده :
بالاطلبان که اوج جویند
بالای فلک جز این نگویند.

نظامی .


ترجمه مقاله