ترجمه مقاله

بالی

لغت‌نامه دهخدا

بالی . (ع ص ) کهن . کهنه . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). پوسیده . تباه شده . (یادداشت مؤلف ). مندرس . بال . (ناظم الاطباء).
- ثوب بالی ؛ لباس کهنه .
|| پیرگشته . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله