ترجمه مقاله

بامبول

لغت‌نامه دهخدا

بامبول . (اِ) تُنبُل (درتداول عامه ). حیله و مکر در کاری . (فرهنگ نظام ). کَلَک . دوز و کلک . حقه . نادرستی . تزویر. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ). مکر. تقلب . شیوه . رنگ . دغل : هزاربامبول میزند، هزار شیوه میزند. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله