ترجمه مقاله

بامبول زن

لغت‌نامه دهخدا

بامبول زن . [ زَ ] (نف مرکب ) (در تداول عامه ) حقه باز. مکار. مزور. کلک زن . رجوع به بامبول و ترکیبات آن شود.
ترجمه مقاله