بامبول سوار کردنلغتنامه دهخدابامبول سوار کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) حقه زدن . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ). بامبول درآوردن . شیوه زدن . کلک زدن . رجوع به بامبول و دیگر ترکیبات آن شود.