ترجمه مقاله

بامدادین

لغت‌نامه دهخدا

بامدادین . (ص نسبی ) بامدادی . منسوب به بامداد.
- صبح بامدادین ؛ صبح نخستین :
چون گوئیش که حجت تا نیمشب نخسبد
وندر نماز باشد تا صبح بامدادین .

ناصرخسرو.


- نماز بامدادین ؛ نماز صبح : و وقت نماز بامدادین از اوست (از صبح دوم ). (التفهیم بیرونی ). رجوع به نماز بامداد و نماز بامدادان شود.
ترجمه مقاله