ترجمه مقاله

بامعیار

لغت‌نامه دهخدا

بامعیار. [ م ِ ] (ص مرکب ) سخته . که معیار دارد. بقاعده . مرتب و منظم . سنجیده :
سخن باید که بامعیار باشد
که پرگفتن خران را بار باشد.

نظامی .


و رجوع به معیار شود.
ترجمه مقاله