ترجمه مقاله

بانجین

لغت‌نامه دهخدا

بانجین . [ ن ِ ] (اِخ ) از کسان وشمگیر امیر زیاری است . و در جنگی که بسال 323 هَ . ق . میان نصربن احمد سامانی و وشمگیر درگرفت ابن بانجین دیلمی با سپاهی گران آهنگ نصربن احمد کرد. (از احوال و اشعار رودکی نفیسی ج 1 ص 424 و 425). و احتمال توان داد که صورت اصلی این کلمه بانجیر بوده است (مبدل بانگیر) از نوع وشمگیر و شیرگیر و... و رجوع به بانجیر شود.
ترجمه مقاله