بان
لغتنامه دهخدا
بان . (اِ) مخفف بانگ . (فرهنگ رشیدی ). بانگ . (فرهنگ اسدی ). فریاد. آواز بلند. (برهان قاطع). مخفف بانگ است . (از فرهنگ شعوری ج 1 ص 181) (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء) :
موکشان بر لب چه آرد زود
نیز نه بان کند نه ویل و نه وای .
موکشان بر لب چه آرد زود
نیز نه بان کند نه ویل و نه وای .
خسروی .