باهمتلغتنامه دهخداباهمت .[ هَِ م ْ م َ ] (ص مرکب ) که همت دارد. دارای همت بلند. جوانمرد. باسخاوت . (ناظم الاطباء) : مرد باهمت را فقر عذابی است الیم . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 389). رجوع به همت شود.