باورداشتلغتنامه دهخداباورداشت . [ وَ ] (مص مرکب مرخم ، اِ مرکب ) قبول . پذیرفت . قبول داشتن . پذیرفتن . ثقه : گفتند توکل چیست ؟ گفت : الثقة باﷲ؛ باورداشت خدای در روزی . (تذکرة الاولیاء عطار).