ترجمه مقاله

باژرند

لغت‌نامه دهخدا

باژرند. [ رَ ] (اِ) سینه بند طفلان . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). || پستان بند زنان . (برهان قاطع). || کمربند زنان . (ناظم الاطباء). و رجوع به بازرند و بازرنگ و باژرنگ شود.
ترجمه مقاله