ترجمه مقاله

باکار

لغت‌نامه دهخدا

باکار. (ص مرکب ) (از: با+ کار) دارای کار. مشتغَل . مشتغِل . (منتهی الارب ). مقابل بی کار. (ناظم الاطباء). در تداول عوام ، شاغل مقامی یا منصبی . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به کار شود.
ترجمه مقاله