ترجمه مقاله

باکله

لغت‌نامه دهخدا

باکله . [ک َل ْ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ) (از با+ کله ، سر) در تداول عامه ، عاقل . پیش بین . بسیار خردمند. باعقل . با سیاست خوب . (یادداشت مؤلف ). بامغز. و رجوع به کله شود.
ترجمه مقاله