ترجمه مقاله

بایب

لغت‌نامه دهخدا

بایب . [ ی ِ ] (اِخ ) گوشه ٔ عالم مابین مغرب و شمال ، و این لفظ هندی است . (آنندراج ). در ماللهند نقطه ٔ جهت میان بسجم و اوتر و برابر زحل آمده . (ماللهند ص 145 و 146). وبین شمال و مغرب (شمال غربی ) محسوب شده است . حمداﷲ مستوفی گوید: حکماء هند بخش ربع مسکون را بصورت سه در سه نهاده اند: بخش جنوبی را دکشن خوانند و آن زمین تازیان است و بخش شمالی را اوتر خوانند و آن ترکان راست و بخش شرقی را بورب خوانند و اهل چین و ماچین راست و بخش غربی را بسجم خوانند قوم مصر و بربر راست وبخش زاویه ٔ مابین جنوب و شرق اگنی گویند هندوان راست و بخش زاویه ٔ مابین شرق و شمال ایش خوانند قوم ختای و ختن راست و بخش زاویه ٔ مابین شمال و غرب بایب گویند اهل روم و فرنگ راست . (از نزهةالقلوب ج 3 ص 20).
ترجمه مقاله