ترجمه مقاله

بایکباک

لغت‌نامه دهخدا

بایکباک . (اِخ ) (... ترکی ) یکی از امراء ترک زمان مهتدی عباسی بنا به ضبططبری : و ابن ثوابة از دست مهتدی کاتب بایکباک بود. (از معجم الادباء ج 2 ص 38). و مهتدی بایکباک را و موسی بن بوغا را به حرب شاری فرستاد، موسی نافرمانی کرد و سوی خراسان رفت و بایکباک بازگردید از راه و مهتدی حرب کرد. (از مجمل التواریخ والقصص ص 364). مهتدی [ موسی را ] از تهاونی که در مقابل شاری کرده بود ملامت کرد و بایکباک را بکشتن موسی و مفلح فرمان نوشت و بایکباک نوشته ٔ خلیفه را به موسی و یاران ارائه داد و وحشت بمیان آمد و آخر بایکباب بجرم تهاون در قتل موسی به امر مهتدی در حبس بقتل رسید و برادر وموالی بایکباک با مهتدی حرب کردند تا مهتدی خلع شد و بقتل آمد. (حاشیه ٔ مجمل التواریخ و القصص ص 364).
ترجمه مقاله