ببا
لغتنامه دهخدا
ببا. [ ب َ ](ص ) چند. (از فرهنگ شعوری ج 1 ورق 151) :
ببا روزگاری برآید برین
کنم پیش هرکس هزار آفرین .
اما این کلمه محرف «بتا»ست و در شعر ابوشکور نیز همان است . رجوع به «بتا» شود.
ببا روزگاری برآید برین
کنم پیش هرکس هزار آفرین .
ابوشکور.
اما این کلمه محرف «بتا»ست و در شعر ابوشکور نیز همان است . رجوع به «بتا» شود.