بتوع
لغتنامه دهخدا
بتوع . [ ب ُ ] (ع مص ) منقطع گردیدن از چیزی یا کسی . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || فروماندن در راه . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || دوردست رفتن : بتوع در ارض ؛ دوردست رفتن در آن . (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).