ترجمه مقاله

بثنیة

لغت‌نامه دهخدا

بثنیة. [ ب َ / ب ِ ث َ نی ی َ ] (ع اِ) برخی گویند همان نام بثنة است . بعضی نیز گویند که گندمی را منسوب به شهری بدین نام خوانده اند. و جمعی بدانجا منسوب اند. (از معجم البلدان ). نوعی از گندم نفیس که در ده بثنه پیدا شود. (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (منتهی الارب ). گندمی است معروف به شام . (مهذب الاسماء). گندمی منسوب به بثنه از نواحی شام . (از اقرب الموارد). || هر گندمی که در زمین نرم روید، خلاف جبلیه . (منتهی الارب ). گندم جلگه ای در مقابل گندم کوهستانی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء).هر گندم که در زمین نرم روید. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله