ترجمه مقاله

بجاردن

لغت‌نامه دهخدا

بجاردن . [ ب ِ دَ ] (مص ) مهیا و مستعد کردن . آماده کردن . (یادداشت مؤلف ). || مهیا و مستعد شدن : و مرگ را بجارد پیش از آنکه مرگ به او آید. (از تفسیر ابوالفتوح رازی ، ج 4 ص 486). و رجوع به بجارده شود.
ترجمه مقاله