ترجمه مقاله

بجد

لغت‌نامه دهخدا

بجد. [ ب َ ] (ع اِ) جماعت از مردم . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). جماعتی از ناس . (از اقرب الموارد). || از اسبان یکصد و زائد از آن . (منتهی الارب ). یکصد و زیاده از سواران . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله