ترجمه مقاله

بجناک ترک

لغت‌نامه دهخدا

بجناک ترک . [ ب ِ ؟ ت ُ ] (اِخ ) ناحیتی است ، مشرق او حدود غوز است و جنوبش حدود برطاس و براذاس و مغربش حدود مجفری و روس و شمالش روثاست و این ناحیت با همه ٔ احوال به کیماک ماند و با هرکه از گرد اوست حرب کنند و ایشان را هیچ شهر نیست و مهترشان هم از ایشان است . (حدود العالم ).
ترجمه مقاله