ترجمه مقاله

بجکم

لغت‌نامه دهخدا

بجکم . [ ب َ ک َ ] (اِ) خانه ٔ تابستانی .(فرهنگ اسدی ). بادغرد. || نشیمن سنگی در ایوان خانه ها جهت نشستن و قسمت تحتانی خانه که در زمستان در آن سکنا می کنند. (ناظم الاطباء) :
از تو خالی نگارخانه ٔ جم
فرش دیبا کشیده بر بجکم .

رودکی .


هزاران بدش اندرون طاق و خم
به بجکم درش نقش باغ ارم .

عنصری .


ترجمه مقاله