ترجمه مقاله

بحروزه

لغت‌نامه دهخدا

بحروزه . [ ب َ زَ / زِ ] (اِ)بحروزه ٔ تر؛ سقز درخت کاج که تربانتین بود. بحروزه ٔ خشک ؛ کندر. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله