ترجمه مقاله

بخباخ

لغت‌نامه دهخدا

بخباخ . [ ب َ ] (ع ص ، اِ) بهباه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به بهباه شود. شتر بانگ کننده ٔ از مستی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). شتر بانگ کننده ای که دهنش را شقشقه ٔ آن پر کند. (از اقرب الموارد). شتری که از غایت مستی بانگ کند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله