ترجمه مقاله

بخردوار

لغت‌نامه دهخدا

بخردوار. [ ب ِ رَ] (ص مرکب ) خردمندانه . هوشیارانه : امیر سخت شادمانه شد و گفت ای طاهر،... سخت بخردوار جوابی است . (از تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقاله