ترجمه مقاله

بخلاء

لغت‌نامه دهخدا

بخلاء. [ ب ُ خ َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ بخیل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زفتان .(یادداشت مؤلف ): چشمهای بخلاء در مغاک افتاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ سنگی ص 325). و رجوع به بخیل شود.
ترجمه مقاله