ترجمه مقاله

بخکلول

لغت‌نامه دهخدا

بخکلول . [ ب َ ک َ ] (ص ) مردم سخت رو و پوست کلفت و بی شرم . بخکلون . بخکله . بخکلیون . (از ناظم الاطباء). ظاهراً همه ٔاین کلمات مصحف است . رجوع به نخکلون و نخکله شود.
ترجمه مقاله