ترجمه مقاله

بداد

لغت‌نامه دهخدا

بداد. [ ب ِ ] (ع مص ) برآوردن هرکس چیزی را و پس از فراهم آمدن تقسیم نمودن میان خودشان . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بیاوردن هرکس چیزی را و بعد فراهم آمدن تقسیم کردن میان خود. (یادداشت مؤلف ). || فروختن چیزی را بمعاوضه . (منتهی الارب ) . بمعاوضه فروختن . مبادة. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله