ترجمه مقاله

بدایع

لغت‌نامه دهخدا

بدایع. [ ب َ ی ِ ] (ع ص ، اِ) چیزهای تازه و نادر و عجیب . (ناظم الاطباء). تازه ها. نوباوه ها. نوپدیدکرده ها. نوآورده ها :
از هر صنایعی که بخواهی بر او اثر
وز هر بدایعی که بجویی برونشان .

فرخی .


و بدایع ابداع را در عالم کون و فساد پیدا کرد. (کلیله و دمنه ). می اندیشم که بلطایف حیل و بدایع تمویهات گرد این غرض درآیم . (کلیله و دمنه ). ابوالنصر... عتبی در تحریر و تقریر این کتاب [ تاریخ یمینی ] سحر حلال نموده است و بدایع اعجاز اظهار کرده . (ترجمه ٔتاریخ یمینی چ بنگاه ترجمه و نشر کتاب ص 10). این کلمات از حکم و بدایع سخن امام ابوالطیب است . (ترجمه ٔتاریخ یمینی ص 250). در کتاب لطایف الاَّداب از تصنیف عتبی نوادر اخبار و بدایع خطب و اشعار او (ابو جعفر محمد) بعضی مسطور است . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 263). پروردگاری که به اختلاف لغات و صفات شکر روایع بدایع صنایع او مقصور است . (جهانگشای جوینی ).
ترجمه مقاله