ترجمه مقاله

بدری

لغت‌نامه دهخدا

بدری . [ ب َ ] (اِ) بدره که خریطه ٔ زر و پول است . (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). خریطه ای باشد که طولش از عرض اندک بیشتر باشدو آن را از چرم و گلیم و شال کنند و بدوزند و زر و پول در آن پر کنند و از جایی به جایی ببرند و آن را بهندی بوری گویند. (از فرهنگ جهانگیری ) :
جبه ای خواهم و دراعه نخواهم زرو سیم
زآنکه بهتر بود آن هر دو ز پانصد بدری .

سنایی (از فرهنگ جهانگیری ).


ترجمه مقاله