ترجمه مقاله

بدغ

لغت‌نامه دهخدا

بدغ . [ ب َ ] (ع مص ) شکستن چهارمغز و بادام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شکستن گردکان و بادام . (ناظم الاطباء). شکستن گردو و بادام . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله