ترجمه مقاله

بدیعالزمان میرزا

لغت‌نامه دهخدا

بدیعالزمان میرزا. [ ب َ عُزْ زَ ] (اِخ ) پسر سلطان حسین میرزا بایقرا که پس از فوت پدر با برادرش توأماً به پادشاهی نشست شیبک خان ازبک آنها را شکست داد و فراری ساخت . بدیعالزمان میرزا به ایران و سپس به استانبول رفت و و در سال 920 هَ . ق . در این شهر درگذشت . طبع شعر داشت و به فارسی و ترکی شعر می سرود از اوست :
وزیدی ای صبا برهم زدی گلهای رعنا را
شکستی زآن میان شاخ گل نورسته ٔ مارا.
(ازرجال حبیب السیر و تذکره ٔ میخانه چ گلچین معانی ص 114 و مجالس النفائس ص 127 و قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1257).
ترجمه مقاله