ترجمه مقاله

برازیق

لغت‌نامه دهخدا

برازیق . [ ب َ ] (ع اِ) برازق . ج ِ برزیق . گروههای مردم . || سواران یا گروههای اسبان بدون سواران . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || راههای گرد راه بزرگ . (منتهی الارب ). رجوع به برازق شود.
ترجمه مقاله