ترجمه مقاله

برذون

لغت‌نامه دهخدا

برذون . [ ب ِذَ ] (ع اِ) ستور و اسب تاتاری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قسمی است از چارپا از اسب پایین تر و از الاغ تواناتر. (از اقرب الموارد). ج ، براذین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). اسب ترکی . (مهذب الاسماء).و در منتخب نوشته برذون اسبی است که مادر و پدرش عربی نباشد یا یکی از آن عربی نباشد و گاهی بمعنی اول استعمال کنند و آنکه مادرش عربی نباشد هجین گویند و آنکه پدرش عربی نباشد معزن گویند، به وزن محسن و عربی را عتیق گویند و بالجمله بمعنی اعم و اخص استعمال یافته اما بمعنی مطلق ستور چنانکه در صحاح هست محل تأمل است و در السامی بمعنی اسبی گفته که مادرش عربی نباشد و بفارسی ماخچی تفسیر آن نموده . (آنندراج ).
ترجمه مقاله