ترجمه مقاله

برس

لغت‌نامه دهخدا

برس . [ ب ِ ] (ع اِ) پنبه یا پنبه مانندی است یا پنبه ٔ گیاه بردی و باین معنی بضم اول هم آمده است . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ).پنبه . ج ، ابراس . (مهذب الاسماء). پنبه باشد که بعربی قطن خوانند و شحم الارض . (برهان ) (آنندراج ). لوئی . (یادداشت مؤلف ). پیزر. (یادداشت مؤلف ). و این کلمه شاید از پاپورس یونانی یا پیروس لاتینی باشد. (یادداشت مؤلف ). || مهارت راهنما و بفتح اول هم آمده است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مهارت و حذاقت دلیل و راهنما. (ناظم الاطباء). و رجوع به بَرْس شود.
ترجمه مقاله