برطمة
لغتنامه دهخدا
برطمة. [ ب َ طَ م َ ] (ع مص ) برآماسیدن از خشم . (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد). فروهشته لب شدن از خشم . خشم گرفتن (اوبهی ). || بخشم درآوردن کسی را. لازم و متعدی استعمال شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || تاریک شدن شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد).