ترجمه مقاله

برعمة

لغت‌نامه دهخدا

برعمة. [ ب َ ع َ م َ ] (ع مص ) شکوفه آوردن درخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مترجم ابن البیطار در شرح کلمه ٔ وجعالکبد برعمة را به کالیس ترجمه کرده است و حق نیز با مترجم است و عبارت ابن البیطار این است : هی بقلة من أدق البقل تحبها الضأن لها زهرة غبراء فی برعمة مدورة و لها ورق صغیر جداً. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله