ترجمه مقاله

برقش

لغت‌نامه دهخدا

برقش . [ ب ِ ق ِ ] (ع اِ) مرغی است . (مهذب الاسماء). مرغی است خرد سبزرنگ مانند عصفور و اهل حجاز آنرا شرشور گویند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله