ترجمه مقاله

برنامه

لغت‌نامه دهخدا

برنامه . [ ب َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) (از: بر، پیشوند + نامه ) به معنی سرنامه ، یعنی آنچه بر سر کتابتها و نامه ها نویسند و به عربی القاب و عنوان گویند.(برهان ) (آنندراج ). برنامج و برنامجه معرب آنست . (از آنندراج ). عنوان و لقب و دیباچه و آنچه بر سر کتاب و یا نامه نویسند. (ناظم الاطباء). بندنامه . سحا. لقب . سجاغ . پاشنامه . پاچنامه . پاژنامه . ورنامه . || ترتیب کتاب از ابواب و مباحث و فصول ، و آنرا پهرست نیز گویند که فهرست معرب آنست . (از آنندراج ). || دیباچه و مقدمه . (فرهنگ فارسی معین ):
ز نسل هشت ملک زاده تا بهشت هزار
ز طول عمر تو برنامه ٔ شمار تو باد.

سوزنی .


|| دفتر و نمونه و دستورالعمل . (ناظم الاطباء). || نوشته یا دستور چاپ شده ایست که روش و گزار آئین و جشن یا انجمنی را به آگهی مردم میرساند. این کلمه در فرهنگستان بجای پرگرام پذیرفته شده است . (لغات فرهنگستان ).
ترجمه مقاله