برکنانلغتنامه دهخدابرکنان . [ ب َ ک َ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) در حال برکندن . جداکنان : همی رفت چون شیر کفک افکنان سر گور و آهو ز تن برکنان .فردوسی .