ترجمه مقاله

بریجن

لغت‌نامه دهخدا

بریجن . [ ب َ ج َ ] (اِ) تنوری که در آن کماج و نان سنگک پزند و به عربی فُرن گویند. (از برهان ) (آنندراج ). و رجوع به برزن و بریزن شود. || تابه ای که از گل سازند و بر زبر آن نان پزند. (از آنندراج ). بَریزَن . برزن .
ترجمه مقاله