ترجمه مقاله

بریزبریز

لغت‌نامه دهخدا

بریزبریز. [ ب ِ ب ِ ] (ص مرکب ) مغلوب شده . شکست خورده . منهزم . رو بفرار نهاده . (ناظم الاطباء). || (فعل امر) در دعا و درخواست استعمال شود، یعنی ترحم کن و یاری نما و خدا حافظ شما.(ناظم الاطباء). اما در این دو معنی جای دیگر دیده نشد. || (اِمص مرکب ) اسراف . بریز و بپاش .
ترجمه مقاله