بر طبع خوردن
لغتنامه دهخدا
بر طبع خوردن . [ ب َ طَ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) ناخوش و ناپسند آمدن و غم افزا شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) :
بی لب او باده بر طبع ایاغم میخورد
نکهت گل بی رخ او بر دماغم میخورد.
بی لب او باده بر طبع ایاغم میخورد
نکهت گل بی رخ او بر دماغم میخورد.
سلیم (آنندراج ).