بزرگوار کردنلغتنامه دهخدابزرگوار کردن . [ ب ُ زُرْگ ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تشریف . (تاج المصادر بیهقی ). تبارک . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). به بزرگی رسانیدن . رجوع به بزرگ و بزرگوار شود.